بی نهایت بلند و به غایت نزدیک

آذر ۸ام, ۱۳۹۷

این کتاب ۴۴۵ صفحه‌ای را در یک روز خواندم. متنش فوق‌العاده روان و جذاب بود. قبلا هم کتاب «ماجرای عجیب سگی در شب» را از زبان یک پسر اوتیستی خوانده بودم و تحسین کرده بودم، ولی این کتاب به مراتب جذاب‌تر و بهتر بود. ماجرای پسری که پدر خارق‌العاده‌اش را در ماجرای ۱۱سپتامبر از دست داده بود. یک داستان کاملا پدر و پسری. پایان داستان را دوست داشتم. نمی‌توانم این اعتراف را نکنم که وقتی کتاب تمام شد و آن را بستم، احساس یک غم خیلی عمیق کردم. نویسنده دقیقا توانسته بود ضربه اش را بزند! به نویسنده این کتاب تبریک می‌گویم. از آن جایی که خاطره خوبی از ایمیل زدن به نویسنده کتاب‌ها ندارم‌(اشاره به ایمیل من به نویسنده کتاب جزء از کل) دیگر قصد نوشتن یک ایمیل ستایش‌انگیز انگلیسی ندارم. ولی امیدوارم اگر روزی نویسنده کتاب اسلام آورد و برای تحصیل علوم دینی به قم آمد و فارسی یاد گرفت، در وب‌گردی‌هایش تصادفا وبلاگ ناچیز من را ببیند و پیامی که برایش ثبت کرده‌ام را بخواند: «آقای جاناتان سفران فوئر عزیز، کتاب خوبتان را خواندم و لذت بردم و در پایان چند قطره‌ای اشک ریختم. از شما بابت این داستان دوست داشتنی متشکرم و می‌توانم تصور کنم که خودتان چه قدر از نوشتن چنین داستانی خوشحال هستید. خدا قوت نویسنده خوب.»

ارسال شده در کتاب | نظرات (1)

یک پاسخدر “بی نهایت بلند و به غایت نزدیک“

  1. الهه می‌گوید :

    جدی به استیو تولتز ایمیل زدی؟ چه حرکت باحالی!

گذاشتن یک پاسخ