کتابفروشی کوچک بروکن ویل
دی ۲۱ام, ۱۴۰۰
آدمها وقتی در موقعیت درستی نیستند، آن چیزی نیستند که میتوانند باشند. بچههایی که میروند مدرسهای خیلی بالاتر از سطح هوشی خودشان و همیشه یک شاگرد ضعیف باقی میمانند. آدمهایی که توی گروههای دوستی غلط، هیچ وقت نسبت به خودشان احساس رضایت نمیکنند. افرادی که درگیر ازدواج اشتباهی میشوند و خوشبخت نیستند. کسانی که خودشان را اسیر شغل نامناسبی میکنند و همیشه منتظر پایان روز کاری هستند. آنهایی که در یک شهر غلط برای داشتن یک زندگی حداقلی دست و پا میزنند و هرگز به آن نمیرسند.
گاهی لازم است آدمها موقعیت خودشان را تغییر بدهند. به خودشان فرصت این را بدهند که جای دیگری باشند، با افراد دیگری باشند، کار دیگری بکنند تا بتوانند آن چیزی بشوند که میتوانند. «کتابفروشی کوچک بروکن ویل»، برای من یادآوری همین بود.
کاشکی همه ما جرئت این را داشته باشیم که از موقعیت غلط خودمان بیرون بیاییم و به آن جایی که برای ما درستتر است برویم. به قول نویسنده، دنیا پر است از پایانهای خوش و چه حیف که از همه آنها استفاده نمیشود. کاشکی جرئت کنیم به سمت پایان خوش خودمان برویم و تا ابد به خوبی و خوشی زندگی کنیم.